ماه مبارک رمضان
پسرم سلام ماه پر فیض و برکت رمضان هم شروع شده و من تصمیم داشتم روزه بگیرم، تا به امروز یه در میون گرفتم ولی واقعا مشکلمه، آخه تو مرتب شیر میخوری و من توان ندارم، امیدوارم خداوند مهربون ببخشه... شبایی که خونه مامان طاهره هستیم با اونا میریم مسجد، اونحا کلی شیطونی می کنی و از سر و کول من بالا میری به طوریکه تصمیم میگیرم دیگه نرم ولی خوب سر تصمیم نبودم البته وقتی افطاری میدن مثل آقا میشینی و با کیسه افطاریت مشغول میشی... کوچول موچول این همه شیطونی نکن، قربونش برم... عزیزم خیلی دوستت داریم، بوووووسس ...
نویسنده :
ماماني و بابايي
13:25